داستان برند لامبورگینی! داستان از کجا شروع شد؟

با سلام خدمت اعضای عزیز سایت بوست فریک ما قصد داریم در این مطلب برای شما تاریخچه لامبورگینی رو شرح بدیم که از کجا شروع شد و الان به کجا رسیده است . در ادامه مطلب همراه ما باشید.

داستان برند لامبورگینی

شخصی به نام فرچیو در جنگ جهانی دوم به نیرو هوایی کشور ایتالیا پیوست و در شهر رودس یونان مستقر شد کار او مکانیک بود یعنی تعمیر خودرو ها و نگهداری آنها همین امر باعث بهبود مهارت فرچیو و علاقه او به این کار شد.

تا روزی که بریتانیا ردس رو به اشغال خودش دراورد در این حین بیریتانیایی ها متوجه مهارت فرچیو شدند و از او برای کار های مکانیکی خود استفاده کردن .

بعد گذراندن روز های سخت که در رودس گذراند آزاد شد و به شهر خود بازگشت و یک مغازه یا بهتر است بگویم یه گاراژ تاسیس کرد و در آنجا به تامیرات خودرو های کمی پردخت . همینطور به تجربه های خودش اضافه میشد و هدفش کامل تر.

دیگر کم کم اهداف خودش را پیدا کرده بود تا آنکه به فکر کشاورزان افتاد و برای حمایت از آنها یک تراکتور ساخت و بعد از گذراندن زمان بسیار کمی در سال ۱۹۴۸موفق به تاسیس شرکت لامبورگینی تراتوری شد اما به دلیل اینکه در دوره های جنگ بود و امکانات بسیار کمی در خدمت داشت نیاز به بازسازی ابزار صنعتی داشت.

تاسیس شرکت لامبورگینی 

تاسیس شرکت لامبورگینی  موفقیت های بسیاری داشت و با تاسیس کارخانه ای که هیتر های نفتی تولید میکرد و تجهیزات گرمایش و تهویه موفقیت های خود را ادمه داد .

لامبورگینی 

با احساس و علاقه خود باعث پر شدن جای خالی بازار شد تا همان گاراژی که پس از آزادی خود در شهر خودش تاسیس کرده بود تبدیل به

محلی شد برای اولین تجربه خودرو ای خودش  که این خودرو یک یک فیات توپولینوی اصلاح شده بود.

با آن خودرو وارد مسابقه میلی مالیا شد . یک مسابقه ۱۰۰۰ مایلی در ایتالیا.

همینگونه کسب و کار فرچیو رونق گرفت و بازار کارش هر روز پرسود تر میشد تا این که فرچیو به یکی از ثروتمند ترین افراد ایتالیا شد .

او با آینده نگری خوبی که داشت به این فکر افتاد که به صورت پایدار خودرو خریداری کند یک خودرو راه او را برای ادامه در صنعت خودرو

سازی باز کرد آن خودرو هم یک فراری ۲۵۰GT بود.

لامبورگینی در طول چند سال برخی از قطعات و دستگاه های فراری را خرید و کم کم متوجه کیفت پایین محصولات خصوصا در کابین و برخی از سیستم های مکانیکی آن شد .

فرچیو از فراری نا امید شد و تصمیم گرفت که مشکلاتش را به صورت حضوری به شخص انزو فراری بیان کند .

و او راهی مارانلو شد اما فراری ملاقات با لامبورگینی را نپذیرفت و به همین دلیل فرچیو احساس تحقیر کرد و از دست فراری بسیار ناراحت شد و برای به نمایش قرار دادن قدرت خود تصمیم گرفت که یک خودرو gt  عالی مخصوص با موتورv12  بسازد.  

او این کار را آغاز کرد و در همین حین کمپانی خودرو سازی فرچیو لامبورگینی را تاسیس کرد . و اولین کار او در کمپانی لامبورگینی  gtv350 بود.

نتیجه تلاش لامبورگینی، ۳۵۰GTV بود. یک خودرو با موتوری ۳.۵ لیتری، ۳۶۰ اسب‌ بخار و V12 که از آن در نوامبر ۱۹۶۳ در نمایشگاه خودرو تورین رونمایی شد .

که موفقیت بزرگ و آنی برای لامبورگینی فرچیو داشت که در چند مدل مختلف تولید شد: ۴۰۰GT و ۴۰۰GT ۲+۲. ۱۲۰ دستگاه ۳۰۰GT و ۲۷۳ دستگاه ۴۰۰GT با موتور ۴ لیتری از این خودروی کوچک تولید شد.

موفقیت بزرگ و آنی برای لامبورگینی

این تولیدات باعث موفقیت بسیار – موجب دلگرمی او به تیم طراحی وبه تیم طراحی ۳۵۰ ایمان آورد  شد و در آخر انگیزه برای ادامه هرچه بهتر بود.

او دو مهندس به نام جیان‌ پائولو دالارا و جیان‌پائولو استانزانی استخدام کرده بود که آنها یک پیشنهاد بسیار خوب به فرچیو دادند آن هم این بود که

خودرو مسابقه ای را به یک خودرو شهری تبدیل کنند و زمانی که لامبورگینی نتیجه کار را دید پیشنهاد آنها را قبول کرد و به این هم فکر کرد که

حتی اگر از آن خودرو فروش خوبی نداشته باشد بالاخره برای ارز یابی لامبورگینی مفید خواهد بود .

این شاسی در نمایشگاه تورین مورد توجه نوچیو برتونه قرار گرفت نوچیو به لامبورگینی گفت من میتوانم بهترین چیز را برای این شاسی بسازم.

کار تمام شد و طراحی نیز با کار مارسلو گاندینی شخصی که ساختار برتونه را به کار گرفت وخودرو ای مناسبی برای آن شاسی ساخت.

انجام این کار ۴ ماه طول کشید که برای رساندن آن به نمایشگاه خودرو ژنو کار نسبتا سختی بود.

لامبورگینی میورا

آن ها موفق شدند و در همین حین میورا متولد شد . بعد از موفقیت بزرگ آن ها لامبورگینی این خودرو را به گرند پریکس مونته‌کارلو برد طبق

صحبت های لامبورگینی میورای به رنگ نارنجی که روبه روی هتل دی پاریس در روز شنبه پارک کرده بود همه را جذب خود کرده بود.

افراد زیادی به آن خیره شده بودند و ان را سفارش میدادند . این خودرو موفقیت بزرگی برای لامبورگینی شد .

دهه ۶۰ میلادی طوفانی برای فعالیت‌های لامبورگینی به شمار می‌رود. تیم طراحی برتونه و مهندسان لامبورگینی انواع مدل‌ها و نسخه‌هایی ویژه با سرعت‌های نوجومی ساختند. دو مدل اسپادا و اوراکو پرفروش‌ترین خودروهای آن زمان بودند.

این کارخانه برای جواب دادن  به تقاضا  اوراکو گسترش پیدا کرد. در همان حین،‌ تیم لامبورگینی به بهبود میورا ادامه داد. به طور مخصوص دو مدل برجسته ساخته شدند: Jota  و (SV) Super Veloce. SV بهترین (و آخرین) نسخه شهری میورا بود. این خودرو تغییراتی داشت و بهترین خودروی ممکن بود که از موتور و گیربکس اصلاح‌شده و تایرهای عقب با عرض ۹ اینچ بهره می‌برد gota .

بدنه‌ای آلومینیومی، پنجره‌های پلاستیکی و اصلاحات دیگری برای کم کردن وزن خودرو  داشت و در مجموع ۸۰۰ پوند سبک‌تر از میورا بود. این خودرو از یک موتور تقویت‌شده با قدرت ۴۴۰ اسب‌بخار بهره می‌برد و ۰ تا ۱۰۰ آن ۳.۶ ثانیه .

سرنوشت بنیان گذار لامبورگینی

از SV رونمایی شد. مردم متوجه شدند که این خودرو یک نسخه بسیار عالی از یک خودروی استثنایی است، اما آن‌ها جذب خودروی جدید و باورنکردنی کونتاش شدند. کونتاش با رنگ زرد خود در نمایشگاه خودرو ژنو تمام توجهات را به خود جلب کرد.

مدل تولیدی کونتاش (LP400) از یک موتور ۴ لیتری V12 به قدرت ۳۷۰ اسب‌ بخار بهره می‌برد. متاسفانه این خودرو آخرین خودرویی بود که فروچیو در توسعه آن نقش چشم‌گیری داشت.

اعتراض‌های کارگری  صنعت ایتالیا را تغییر داد و آن را وارد یک دوره گذار کرد. شرایط با بحران سوخت در سال ۱۹۷۳ بد تر شد و درخواست برای خودروهای اسپرت پرقدرت در سال‌های ۱۹۷۲ و ۱۹۷۳ کم تر شد.

لامبورگینی تمام سهام خود را فروخت و بازنشسته شد. پس از آن او به کار شراب‌سازی روی آورد و حرفه خانوادگی خود را ادامه داد.